زدن آیت‌الله صدیقی یا شلیک به هسته سخت نظام؟!  

۲۳ اسفند ۱۴۰۲ یاشار سلطانی خبری را با عنوان «زمین خواری ۱۰۰۰ میلیاردی آیت الله صدیقی و پسران» منتشر کرد. این خبر با موضوع افشای یک فساد بزرگ زمین‌خواری، بلافاصله در رسانه‌های داخلی و خارجی مورد توجه واقع شد و واکنش‌های متفاوتی در پی داشت.

شواهد و قرائن بسیاری از آن حکایت دارد که واقعیت موضوع رخ داده، تفاوتی از زمین تا آسمان با تصویرسازی نامبرده تحت عنوان افشاگری دارد. به دنبال انتشار این خبر و ادعای فساد زمین خواری از سوی تولیت حوزه علمیه امام خمینی (ره)،   آنچه در فضای مجازی و رسانه‌های خارجی و برخی رسانه‌های داخلی مطرح شد، به وضوح نشان داد که هدف از این افشای به اصطلاح  فساد، اجرای عدالت و مبارزه با فساد و حفاظت از حقوق مردم و بیت المال نیست، بلکه هدف زدن ایمان، امید و اعتماد مردم و در نهایت ایجاد سرخوردگی در جریان مومن انقلابی و تضعیف هسته سخت نظام است.

البته این موضوع در آینده بیشتر روشن خواهد شد که آبشخور دروغ‌های بزرگی که هر از چندی با قصد فتنه انگیزی در کشور مطرح می‌شود، یکجا بیشتر نیست! دروغ‌هایی که فتنه ۸۸ و بلوای ۱۴۰۱ را رقم زد، از سوی کسانی پردازش و ترویج شد که اینک، به پردازش دروغ بزرگ زمین خواری مشغول هستند.

چرائی شلیک به هسته سخت نظام و نشانه رفتن ایمان و امید مردم، به تحلیل سرویس‌های پشت صحنه بلوای سال ۱۴۰۱ بر می‌گردد. کارشناسان این سرویس ها، برخورداری نظام جمهوری اسلامی از یک هسته سخت از نیرو‌های مومن، انقلابی و وفادار و همیشه حاضر در صحنه را، یکی از مهم‌ترین دلایل شکست نقشه خود در سال ۱۴۰۱ ارزیابی کردند. فلذا زدن این هسته در دستور کار آنان قرار گرفت. با توجه به ارزش‌گرایی این هسته و حساسیت نیرو‌های حزب اللهی و مومن انقلابی به فساد، دشمنان اینگونه تصور کردند که با متهم سازی چهره‌هایی از طیف اخلاقی و اعتقادی نظام به فساد، می‌توانند ضربه منهدم کننده‌ای به این هسته سخت وارد کنند.

هر چند نظام اسلامی در ۴۵ سال گذشته، نشان داده که در برخورد با فساد عزم و اراده جدی دارد و هر نوع اخبار مرتبط با فساد را با جدیت دنبال می‌کند و بر همین اساس، آنچه در این روز‌ها به عنوان فساد زمین خواری ۱۰۰۰میلیاردی مطرح شده، مورد رسیدگی در دستگاه قضایی قرار خواهد گرفت، اما نکته مهم این است که طراحان این نقشه شیطانی روز‌های پایانی سال را فرصتی برای اجرای نقشه خود ارزیابی کرده و تعطیلات سال نو را مانعی بر سر راه اطلاع رسانی دقیق و به هنگام از موضوع  پنداشتند. در چنین شرایطی هوشیاری مردم و به ویژه جریان مومن انقلابی در برابر جنگ شناختی جبهه استکبار یک ضرورت است. جهاد تبیین راهبرد اصلی در مقابل جنگ شناختی می‌باشد و جهادگران تبیین، باید با عملی به هنگام و تبیینی درست و منطقی، نگذارند شیادان، ایمان و امید مردم را به تاراج ببرند. دستگاه قضایی در این خصوص باید کار خودش را با دقت و سرعت انجام دهد و به مردم در اسرع وقت اطلاع رسانی کند. دیگر مسئولان در دستگاه‌های اطلاعاتی و امنیتی هم باید براساس یافته‌های اطلاعاتی خود، مردم را از کید دشمنان آگاه سازند. اما اقدامات دستگاه‌های مسئول، تکلیف را از دوش رسانه‌ها برای انجام فریضه جهاد تبیین بر نمی‌دارد.  

هرچند در موضوع حوزه علمیه امام خمینی (ره) و تولیت و مجموعه دست اندرکاران آن از جهت مدیریتی، ضعف‌ها و اشکالاتی وجود داشته و بر همین اساس فردی توانسته نقشه شیطانی و سوداگرانه خود و یا توطئه طراحی شده از سوی دشمنان را پیاده نماید، اما این دلیل نمی‌شود وقتی براساس این ضعف مدیریت، مشکلی پیش می‌آید و لکن بلافاصله با اطلاع مجموعه از این مشکل، تولیت برای رفع آن مشکل اقدامات لازم را انجام می‌دهد، کسانی با روایت نادرست از مشکل پدید آمده، این‌گونه با دروغ گویی، ذهن  مردم را مشوش ساخته و بذر بدبینی و ناامیدی را در جامعه بپاشند، مگر اهداف خاص شیطانی داشته باشند.

نگارنده با تامل در نکاتی چند در اطراف این موضوع، بر این باور است که جریانی حساب شده، به طور دائم در تلاش است تا با استفاده از نقاط ضعف و آسیب‌های نهاد‌ها و افراد وابسته به نظام و انقلاب، از طریق روایت‌های دروغین، مردم را نسبت به این نهاد‌ها و افراد و در نهایت، نسبت به انقلاب و نظام بدبین ساخته، ایمان و امید را که از عوامل اصلی حفظ نظام جمهوری اسلامی به شمار می‌آیند در جامعه تضعیف نماید. بر همین اساس باید با این جریان مقابله کرد.
توجه به چند نکته در موضوع ادعایی زمین خواری، نشان می‌دهد، واقعیت چیست. بعد از ادعای رسانه‌ای یاشار سلطانی در ۲۳ اسفند ۱۴۰۲ مبنی بر فساد زمین ۱۰۰۰میلیاردی از سوی آیت الله صدیقی و فرزندان، ایشان طی نامه‌ای به دادستان تهران، با اشاره به سابقه و اهداف راه اندازی مؤسسه‌ای با عنوان «پیروان اندیشه‌های قائم» وابسته به حوزه علمیه امام خمینی (ره) ۳نکته کلیدی را که به فهم موضوع کمک می‌نماید، بیان میدارد:
۱_فرد مورد اعتمادی مسئول پیگیری و انجام امور ثبت اداری موسسه شده است.
۲_فرد مورد اعتماد با سوء استفاده از این اعتماد، اقدام به تدوین اساسنامه، جعل امضای اینجانب، تسهیم سهام به آن کیفیت (انتشاریافته در رسانه ها)، بدون اطلاع تولیت، مدیر حوزه و سایر اعضا نموده است.
۳_اینجانب کاظم صدیقی از جایگاه تولیت حوزه علمیه امام خمینی (ره) و به عنوان یک شهروند، استدعا دارم نسبت به ثبت شکایت از فرد مذکور و دیگر نقش آفرینان در این فقره، با عنوان جعل و خیانت در امانت اقدام  فرموده، تا ابعاد این مساله برای عموم مردم عزیز ایران خاصه مؤمنین روشن و شفاف شود.

با توجه به اینکه نامه آیت الله صدیقی به دادستان تهران، بعد از رسانه‌ای شدن اتهام ادعایی زمین خواری ۱۰۰۰میلیاردی از سوی ایشان نگارش شده، این پرسش پیش می‌آید که تولیت حوزه علمیه امام خمینی (ره)، پیش از نامه و قبل از افشای فساد ادعایی، چه اقدام قابل توجهی برای اصلاح امور و وضعیت پیش آمده در پی خیانت یکی از معتمدین خود در موسسه انجام داده است؟
پاسخ این پرسش را می‌توان از بیانیه صادره از سوی حوزه علمیه امام خمینی (ره) که بعد از نامه آیت الله صدیقی به دادستان تهران، انتشار یافت، به دست آورد.  

نکات قابل توجه و مرتبط با پرسش ذکر شده که در این بیانیه آمده، عبارت است از:
۱_در آبان ماه ۱۴۰۲، فردی که سال‌ها امین مجموعه حوزه بوده و خدماتی به حوزه داشته، در فرایند ثبت اساسنامه، امضای تولیت و برخی دیگر از اعضا را جعل کرده و اساسنامه با عنوان «غیرتجاری»، اما با شرح وظایف تجاری و با سهام افراد حقیقی، برای این موسسه ثبت و تنظیم می‌شود.
۲_بعد از ثبت موسسه مذکور با عنوان «موسسه غیر تجاری پیروان اندیشه‌های قائم» تولیت حوزه با اعتماد به فرد مذکور در تنظیم اساسنامه بر مبنای توافقات و خط مشی تعریف شده، با حضور در دفترخانه، سند بخشی از زمین حوزه را به موسسه مذکور منتقل نموده و آن را امضا می‌نماید.
۳_بعد از اطلاع از تخلفات صورت گرفته در تحریف اساسنامه و جعل امضا، دستور بازگشت زمین به حوزه صادر و مراحل اداری آن در حال انجام است و پس از نهایی شدن اطلاع رسانی خواهد شد.  
طبق گزارش ها، فاصله زمانی انجام این اقدامات اصلاحی از سوی تولیت این حوزه و مجمع عمومی شرکت تازه تاسیس تا افشاگری صورت گرفته، حدود چهار ماه است.

آیت الله صدیقی در گفتگو با خبرنگار خبرگزاری فارس که برای بررسی و تهیه گزارش در این خصوص به صورت میدانی به حوزه علمیه امام خمینی (ره) رفته، به ۲ نکته قابل توجه اشاره می‌کند:
۱_دقیقا قبل از اینکه افشاگری ناقص و دروغ، درباره زمین خواری انجام شود، برای دو قفله کردن منافع حوزه از سواستفاده احتمالی، از سوی موسسه پیروان اندیشه‌های قائم، وکالتی به حوزه علمیه داده شده است که تمامی تغییرات براساس منافع حوزه در این شرکت اتفاق بیفتد.
۲_بلافاصله بعد از تشکیل مجمع عمومی شرکت تازه تاسیس در آذرماه ۱۴۰۲، برای جلوگیری از هر گونه سوء استفاده، مراتب به اطلاع وزارت اطلاعات رسید و نهاد امنیتی از آن مطلع بوده است.

با توجه به آن چه آمد، هیچ جای تردید نیست که افشاگری این فرد، ماهیتی جز یک دروغ بزرگ نداشته و بر اساس یک طراحی و نقشه شیطانی انجام گرفته است. حال سئوالاتی پیش می‌آید که دستگاه قضایی و دستگاه‌های اطلاعاتی و امنیتی باید با بررسی دقیق این پرونده، به آن پاسخ درخور و قابل قبول برای افکار عمومی ارائه دهند. سوالاتی از قبیل:
۱_ یاشار سلطانی به نمایندگی از چه مجموعه‌ای و با چه اهدافی بعد از حدود چهار ماه از اقدامات اصلاحی اشاره شده، این دروغ بزرگ را در روز‌های پایانی سال منتشر می‌نماید؟
۲_مجازات افرادی که اینچنین با انتشار اخبار دروغ، ایمان و امید مردم را نشانه می‌روند و ذهنیت جامعه را به هم می‌ریزند، چیست؟